دويدم و دويدم
دويدم و دويدم
دويدم و دويدم
به يک اتو رسيدم
گفتم چه دم درازي
مياي با من تو بازي
اتو دمش را تاب داد
با دست به من جواب داد
خطر داره بازي با من
نشو تو هم بازي من
تنم هميشه داغه
يه چشم دارم چراغه
پيف مي کنم پاف مي کنم
پيرهنتو صاف مي کنم
اگه به من يه روزي
دست بزني مي سوزي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی