هر گردی گردو نیست
********************************************** هر گردی گردو نیست!!!! یه روزی روزگاری میون سبزه زاری یه موش نازنازی بود از زندگیش راضی بود صبح ها که از خواب پامیشد لباش به خنده وامی شد مامان جون و باباجون هر دوتا شون مهربون موشی را دوست می داشتن سر سفره ی صبحونه پنیر و گردو می ذاشتن موشی ناز و کوچولو می خورد پنیر و گردو سیر می شد و می رفت بازی با بچه های نازنازی یه روز یه گردو برداشت توی دستش نگه داشت برد تو کوچه قلش داد به بچه ها نشون داد گفت می ...